هر شخصی میتواند خلاق بودن را بیاموزد اما برای افزایش این خلاقیت لازم است آن را در همه جنبههای زندگی به کار گیریم. امروزه خلاقیت به اندازهای اهمیت یافته که هنگام درخواست شغل، عضویت در یک سازمان یا حتی ملاقات با افراد دیگر لازم است شخصیت خلاقمان را نشان دهیم اما این کار آسانی نیست، مگر اینکه ماهیت خلاقیت خود را بشناسیم، منبع خلاقیت را مشخص کنیم و زبانی برای انتقال مفهوم کارهایمان داشته باشیم.
اگر میخواهید به عنوان فردی مبتکر شناخته شوید لازم است زندگی خلاقانهای را برای خود بسازید. مسلما چنین مهارتی طی یک روند به دست میآید اما در اینجا به سه مسیر مشخص اشاره میکنیم که میتوانند شما را به سوی زندگی خلاقانه هدایت کنند.
۱. تفکر و اندیشه، به دور از فضای مجازی
به همان اندازه که امروزه به عنوان یک فرد خلاق داشتن ارتباطات آنلاین و پویا برایتان اهمیت دارد، متفکر بودن و اتکا به نفس نیز امور مهمی هستند. افرادی مانند بیل مگریج (Moggridge) که برخی او را پدر طراحی تعاملی میدانند، استیو جابز و مارک زاکربرگ همگی خصوصیت مشترکی دارند، راه رفتن و فکر کردن. تقریبا همه ما این روزها مدام در فضاهای مجازی به سر میبریم و از تعاملات دنیای واقعی فاصله گرفتهایم. وقتمان صرف نظر دادن و پاسخ دادن به دیگران میشود و یا مشغول جذب اطلاعات جدید میشویم، اما معمولا برای جمعبندی این اطلاعات و وصل کردن نقاط منفصل این اطلاعات به یکدیگر وقتی باقی نمیماند.
فاصله گرفتن از فضای مجازی و دور شدن از این هیاهوی اطلاعاتی برایمان مجال فکر کردن به همراه دارد، به همین دلیل است که دوش گرفتن و یا نوشیدن یک فنجان قهوه قبل از شروع کار فرصت خوبی برای آغاز زندگی خلاقانه است. پیادهروی هم گزینه مناسبی است، یک استراتژی کارآمد برای آزاد کردن ذهن و فراهم آوردن موقعیتی برای پیدا کردن ارتباطهای خلاقانه میان اطلاعاتی که به صورت پراکنده جمعآوری کردهایم. لازم نیست مدت زیادی را بدون اتصال به دنیای مجازی سپری کنید، فقط زمانی را هم برای تفکر و اندیشیدن به چالشهایتان اختصاص دهید. اجازه دهید خلاقیتتان بیوقفه جریان یابد و ذهنتان فعال شود.
۲. برای خلق آثار معنادار، گذشته را کاوش کنید
بیل بکستون (Bill Buxton) مدیر تحقیقات مایکروسافت که به عنوان دانشمندی برجسته شناخته میشود میگوید: «مردم برای یادگیری موسیقی مورد علاقهشان زمان بیشتری نسبت به حوزه کاری خود صرف میکنند، به خصوص اگر آن حوزه تکنولوژی باشد. مطالعه و کاوش گذشته برای یافتن اینکه اشیاء از کجا آمدهاند و دلیل وجودشان چیست، تاثیر بسیار زیادی در خلق پدیدههای جدید و کارآمد دارد.» بکستون برای مثال به صفحه نمایشگر لمسی اشاره میکند که شرکت IBM در سال ۱۹۹۳ برای گوشیهای بیسیم مدل سایمون استفاده کرد و همین محصول بعدها منبع الهام جاناتان آیو برای طراحی آیفون شد. در مورد ریشههای حوزه کاری، اطلاعاتی یا صنعت خود فکر کنید، چنین فضای خلاقانهای میتواند درک بهتر و موقعیت بیشتری برای نوآوری در اختیارتان قرار دهد.
در اینجا اندیشیدن به معنای فهم دلایل عقلانی و تاریخچه ایدههای کلیدی است. «تجربه کاربر» شاید امروزه مهمترین مفهوم در حوزه تجارت باشد اما درک ما از این تجربه، سطحی است. ما اغلب در مورد کاربر و توجه به او مقداری آگاهی داریم اما نه به اندازهای که معنی واقعی آن را متوجه شده یاشیم. از نظر والتر بنجامین (Walter Benjamin)، فعال در حوزه مُد و رایحه، نیرومندترین کشش و جاذبه از فعالیت پویای ذهن نشات میگیرد، نه تجربههای منفعل. اگر عمق مفاهیم را کاوش کنید متوجه میشوید که نکات شگفتانگیزی وجود دارد که برای کاربر کشش و تعامل احساسی ایجاد میکند.
برای مثال ما مناسبتهای مختلف را جشن میگیریم اما آیا معنای واقعی هدیه دادن را میدانید؟ طبق یک عادت و چیزی که آموختهایم در جشنها به یکدیگر هدیه میدهیم اما آیا دلایل روانشناسی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن را میدانید؟ دلایل انسانشناسی و جامعهشناسی که در پس هدیه دادن وجود دارد بسیار وسیع است زیرا یکی از نمادهای مشترک در شعائر انسانی است. سایت Kickstarter تماما بر اساس هدیه دادن و به عنوان مکانیزم حمایت از محصولات هنری بنا شده است.
۳. بر موضوع تسلط یابید
تا اینجا میدانیم که همه ما میتوانیم خلاقتر بودن را بیاموزیم اما خلاقیت زیاد که منتج به نوآوری و ابتکار شود نیازمند تسلط بر هر دو حوزه دانش و مهارت است. خلاقیت اغلب در مورد پیوند دو چیز متفاوت است که به صورت جدیدی با هم ارتباط داده میشوند و الگوی تازهای را پدید میآورند که قبلا وجود نداشته است. اتصال نقاط پراکنده اطلاعات به یکدیگر نیازمند نوعی نگاه جدید و متفاوت است و این مهارتی آموختنی است که میتوانیم هر روز آن را تمرین کنیم.
یادگیری شناسایی الگوها به زمان بیشتری نیاز دارد، تخصص یافتن در حوزه کاریتان همان چیزی است که به خواندن الگوها و یافتن ارتباط بین آنها کمک میکند و از آن پس راحتتر و سریعتر درمیابید که چه چیزی باید کجا قرار گیرد.
خلاقانه زندگی کردن سبکی است که هر روز افراد بیشتری جذب آن میشوند، در عصر حاضر که همراه با هرج و مرج، تردید و ابهام است خلاق بودن شاید بهترین شیوه رسیدن به موفقیت باشد. اگر شما نیز قصد تجربه چنین زندگی را دارید کافی است راه را با گامهای کوچک آغاز کنید، میتوانید همین الان به یک پیادهروی ساده بروید و دور از فضای مجازی به راهحل چالشهایتان بیندیشد.
عالی بود تشکر