پس از اکران اولین فیلم سری Star Wars در سال ۱۹۷۷ و جلب توجه عموم مردم، تمایل برای ساخت فیلمهای علمی تخیلی در میان فیلمسازان افزایش یافت. متاسفانه در فیلمهای استودیویی با بودجه بالا، بیشتر به جلوههای ویژه و صحنههای اکشن پرداخته شده و جزئیات علمی مورد بیتوجهی قرار میگیرند.
توجه: این مقاله ممکن است باعث لو رفتن قسمتهایی از داستان شود؛ از این رو، در صورتی که این فیلم را مشاهده نکردهاید، جهت جلوگیری از لوث شدن داستان و درک بهتر از نقد، پیش از خواندن ادامه مطلب آن را تماشا کنید.
خوشبختانه پس از ۳۸ سال، میتوان گفت فیلمی اکران شده که روند پیشین را دنبال نمیکند. ریدلی اسکات که پیش از این نیز سابقه ساخت فیلمهای موفقی همانند Blade Runner و Alien را در این ژانر داشته، هماکنون با «مریخی» به این عرصه بازگشته است. به جزئت میگوییم که The Martian، یکی از جذابترین فیلمهای فضایی سینماست.
این کارگردان با اقتباسی بینظیر از کتاب مریخی، نوشته Andy Weir، یک اثر فراموش نشدنی خلق کرده است. باید قبول کنیم چنین فیلمی اصلا قابل مقایسه با شاهکارهایی مانند Interstellar یا 2001: A Space Odyssey نیست؛ اما فیلمی است که در طول ۱۴۲ دقیقه بیننده را مشتاق به ادامه نگاه میدارد.
بعد از گذشت ۱۸ روز از شروع ماموریت و وقوع طوفانی سهمگین، مارک واتنی -با هنرنمایی مت دیمن- توسط همکارانش روی سیاره سرخ رها میشود. وی که تمام راههایی ارتباطی با زمین را از دست داده، سخت در تلاش زنده بودن است. او تنها گیاه شناسی ساده است و کمتر از هر کسی از آمادگی مواجهه با چنین موقعیتی برخوردار است. ماموریت او پیدا کردن راهی برای کشت گیاه در خاک مریخ بود و حالا همه چیز به نتایج این کار بستگی دارد.
درست است مارک واتنی در سیارهای خطرناک رها شده، اما به هیچ وجه تنها نیست؛ هماکنون تیمی متشکل از باهوشترین افراد منتظر تماس وی هستند و او تنها باید راهی برای ارتباط برقرار کردن با آنها بیابد.
اسکات و تیمش در واقعی به تصویر کشیدن ماموریتی به سمت سیاره مریخ موفق بودهاند. هرچند دیدگاه و هدف این کارگردان نسبت به سازندگان Gravity متفاوت بوده و سعی نکرده با تکنولوژیهای نظیر 3D بیش از اندازه درگیر شود.
احتمالا متوجه شدهاید که ریدلی اسکات برای این فیلم، برخی بازیگران «میان ستارهای» کریستوفر نولان را به خدمت گرفته است؛ از جمله Jessica Chastain و صد البته مت دیمن که در فیلم ِ نولان نقشی منفی ایفا میکرد.
مارک پس از مدتی با خود میگوید: «من اینجا نمیمیرم» و تصمیم میگیرد به مبارزه برای نجات جان خود ادامه دهد. یکی از نکات جالب و متمایز کننده این فیلم، ثبت ویدیوهایی روزانه این فضانورد به جای صبحت با هوش مصنوعی است. این موضوع جذابیت این اثر را چندین برابر کرده و باعث شده تماشای آن لذت بخش شود. میتوان گفت اجرای تک نفرهٔ مت دیمن، بخش اصلی این فیلم را تشکیل میدهد. در این میان، همواره گریزی نیز به زندگی مردم روی زمین و به خصوص کارکنان ناسا زده میشود. در نهایت و با شروع همکاری مارک واتنی و ناسا، این دو داستان با یکدیگر ترکیب میشوند.
یکی دیگر از نقاط قوت داستان، حقیقی بودن علم پشت آن است. اندی وایر -نویسنده کتاب- در مورد محاسباتی که مارک برای ساخت آب، رشد گیاه و سفر روی سطح مریخ انجام میدهد، کاملا دقیق عمل کرده است. این موضوع چیزی است که معمولا در فیلمها مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
کارگردان اثر در خلق مناظری زیبا موفق عمل کرده؛ اما پس از مدتی از مسیر اصلی خود خارج میشود. نمیگوییم تصاویر ثبت شده توسط او زیبا نیستند، بلکه بسیاری از آنها نفس گیر بوده و احساس تنهایی را به بهترین شکل منتقل میکنند اما پس از ساخت آثاری همچون Prometheus و Exodus: Of Gods and Kings، از ریدلی اسکات انتظار میرفت که متدهایی نوین و متفاوتتری به کار گیرد.
اما برای الهام بخش و تاثیر گذار بودن لازم نیست که The Martian، بهترین فیلم تاریخ باشد. میتوان گفت بزرگترین دستاورد این فیلم خلاقانه، به تصویر کشیدن اکتشافات فضایی سالهای آینده و امکان پذیر دانستن آنها با علم و تلاش لازم دانست. اگر مارک واتنی توانسته سیاره را ترک کند، پس حتما راهی برای انتقال مردم به سرزمینی همانند مریخ پیدا خواهد شد. هیچ چیز با علم غیرممکن نیست.