مهمترین چیزی که باعث میشود یک عکاس را به عنوان یک عکاس خوب بشناسید، این است که عکسهایی که ثبت میکند، همگی دارای یک ویژگی مشترک باشند: کیفیت عالی! این خصیصه باید بطور مدام در عکسها دیده شوند تا بدینترتیب بتوان یک عکاس را از رده خوب به عالی ارتقا داد. اما برای آنکه نتیجه مطلوب از عکاسی به دست آید، دانستن چه نکاتی ضروری است؟ در این مطلب به آنها پرداختهایم.
۱. به عنوان یک عکاس خوب باید دوربین خود را بخوبی بشناسید
به خاطر دارید که پیشنهاد کردیم برای آنکه بتوانید به عکاس بهتری باشید، خوب است روزی ۱۰ دقیقه با دوربین خود سپری کنید؟ چنین کاری به شما امکان میدهد تا علاوه بر تمرین عکاسی، با دوربین خود بیشتر آشنا شوید. اما آشنا شدن با دوربین چطور میتواند به شما کمک کند؟
شاید باورتان نشود اما عکاسهای خوبی هستند که نمیدانند چطور با دوربینشان کار کنند. آنها فقط دید خوبی دارند و به جای تلاش برای شناخت دوربین، سعی میکنند مهارتشان را در قسمتهای دیگر بیشتر کنند. شما اگر میخواهیم به عنوان یک عکاس خوب شناخته شوید بهتر است مهارتتان را در همه زمینهها تقویت کنید. شناخت دوربین به شما کمک میکند تا قابلیتهای دوربینهایی که روز به روز هوشمندتر میشوند، نهایت بهره را ببرید و عکسهایی را ثبت کنید که هر کسی نمیتواند.
برای این منظور استفاده از دوربین در حالت اولویت سرعت شاتر یا دریچه دیافراگم پیشنهاد نمیشود. یاد بگیرید با دوربین در حالت غیر خودکار کار کنید. از امکاناتی که به واسطه تغییر دادن مقدار ایزو حاصل میشود، بهره بگیرید. وایت بالانس را به انتخاب خودتان تغییر دهید و با شناخت تکنیکهای عکاسی، جذابیت و خلاقیت به عکسهایتان اضافه کنید، لانگ اکسپوژر و دابل اکسپوژر عکس بگیرید.
۲. در نورسنجی مهارت پیدا کنید
بعد از آنکه دوربین خود را به خوبی شناختید، باید بتوانید از تنظیمات آن به بهترین شکل بهره بگیرید. برای این منظور باید بتوانید آنچه از سرعت شاتر، ایزو، اندازه دریچه دیافراگم میدانید را به مرحله عمل برسانید. این سه فاکتوری که نام بردیم اعضای اصلی مثلث نورسنجی به شمار میروند و تاثیر مستقیم در زیبایی عکس شما دارند.
از نور بهره بگیرید و به عکسهایتان خلاقیت اضافه کنید. سعی کنید از چیزی که میبینید بیشترین بهره را بگیرید تا تمام آنچه خواستهاید به بیننده منتقل کنید. این نکتهای کلیدی برای تمیز دادن یک عکاس خوب از عکاس معمولی است.
۳. در شناخت نور و نورپردازی استاد شوید
نور را بشناسید. شناخت نور به شما کمک میکند تا در هر شرایط نوری بتوانید بهترین نتیجه را به دست آورید و دیگر خود را محدود به ساعات طلایی نکنید. با شناختن نور و منابع نوری میتوانید آن را در هر شرایطی پیدا کنید و بهترین نتیجه را از آن بگیرید. این دشوارترین کاریست که هر عکاس باید انجام دهد. شاید بتوان گفت که هیچ کسی به مرحله استادی نخواهد رسید، (مگر آپولو خدای یونان باستان)؛ اما نزدیک شدن به مرحله استادی غیرممکن نیست. فراموش نکنید که این کار نیازمند تمرین و تلاش بسیار است.
بیشتر بخوانید:
شناخت نور تنها به بهره بردن از نورهای موجود محدود نمیشود، گاهی لازم است از منابع نوری جانبی نیز بهره بگیرید. برای این منظور باید عملکرد فلاش را به خوبی بشناسید و بدانید چه زمانی بهتر است از آن استفاده کنید یا استفاده نکنید.
۴. از عمق میدان غافل نشوید
عمق میدان یک بخش مهم و تاثیرگذار در عکاسی شماست که احتمالا آن را دست کم میگیرید. احتمالا شما هم بر این باور هستید که عمق میدان و کار کردن با آن یک مفهوم ساده است. شاید اینطور به نظر برسد اما هر چه بیشتر با آن کار کنید بیشتر به پیچیدگیهای آن پی خواهید برد. مثلا شاید فکر کنید که برای داشتن یک پسزمینه تار، کافیست که دریچه دیافراگم را کمی بازتر کنید (عدد اف را کاهش دهید). اگر چنین نظری دارید باید آگاه باشید که نتیجه مطلوب جز با در نظرگرفتن سه فاکتور دیگر: فاصله کانونی، فاصله سوژه تا پسزمینه و فاصله سوژه تا دوربین به دست نخواهد آمد.
یک باور غلط که درباره عمق میدان وجود دارد این است که «عمق میدان کم بهتر است». وقتی تازه کار خود را شروع میکنید، جلوههایی که عمق میدان کم به عکس شما میدهد بسیار جذاب و هیجان انگیز است. اما استفاده بیش از حد و نابه جا از آن، عکاس خوب بودن شما را زیر سوال میبرد.
۵. پرسپکتیو را به خوبی بشناسید
عکاسها عموما از پرسپکتیو آگاه نیستند و به همین دلیلی ممکن است ناخواسته در تصویرشان «اعوجاج» یا «صافی» ناخوشایند به وجود آورند. واقعیت سه بعدی است اما نمایش دو بعدی یک منظره سه بعدی تنها یک توهم است که از توانایی مغز برای تحلیل اطلاعات و دریافت «عمق» بهره میبرد. ترکیببندیهای بسیار قوی از طریق اعمال مفهوم پرسپکتیو و تبدیل منظره سه بعدی به تصویر دو بعدی حاصل میشوند.
پرسپکتیو را به خوبی بشناسید. شناخت آن به شما کمک میکند تا جایگیری بهتری برای عکس داشته باشید و بتوانید عکس بهتری را برای بیننده ثبت کنید.
سوالی که مطرح میشود این است که آیا فاصله کانونی با پرسپکتیو در ارتباط است؟ از نظر تکنیکی خیر. چیزی که با پرسپکتیو ارتبط مستقیم دارد زاویه دید است، زاویهای که شما عکسی را با دوربین ثبت میکنید. لنزهای واید بخش بیشتر و بر خلاف آنها لنزهای تله بخش کمتر با باریکتری از تصویر را ثبت میکنند. تغییر دادن لنز به تنهایی تاثیری در پرسپکتیو ندارد، حتی اگر چنین به نظر برسد! اما اگر تغییر لنز را با تغییر مکان ادغام کنید، تغییر پرسپکتیو نتیجه میشود.
۶. ترکیببندی مفهومی که نباید دستکم گرفته شود
ترکیببندی مرتب سازی عناصر تصویر است به گونهای که ایده اصلی و هدف کار را به طور کامل به بیننده منتقل کند. مرتب سازی عناصر تصویر میتواند با جابجایی سوژهها و یا با تغییر مکان عکاس صورت بگیرد.
گاهی این هدایت ممکن است با یک نظم و ترتیب خاصی صورت بگیرد. یک ترکیببندی خوب میتواند از سادهترین و بیاهمیتترین سوژهها یک شاهکار خلق کند. از طرفی یک ترکیببندی بد میتواند علیرغم داشتن سوژههای عالی، عکس را تخریب کند.
بیشتر بخوانید: تکنیکهایی برای داشتن ترکیببندی بهتر
۷. ویرایش عکس را یاد بگیرید
این آخرین قدم است برای آنکه شما را به عنوان یک عکاس خوب بشناسند. عکاسی دیجیتال و ویرایش عکس دو مفهوم جدانشدنی هستند. شما نمیتوانید عکاسی را بدانید اما ویرایش عکس را نه! باید دستکم با اصول اولیه آن آشنا باشید.
این که از چه ابزاری برای ویرایش عکسهای خود استفاده کنید، یک انتخاب شخصی است. ابزارهای رایگان بسیاری نظیر iPhoto، GIMP و برخی ابزارهای غیررایگان مانند AfterShot Pro و Pixelmator و از همه معروفتر Photoshop و Lightroom برای ویرایش عکس وجود دارند.
با وجود این که دو برنامه شباهتهای بسیاری با یکدیگر دارند و بسیار توسط گروههای مختلف عکاسی مورد استفاده قرار میگیرند و هدف یکسانی را دنبال میکنند اما از جهات اساسی با هم متفاوت هستند. فهمیدن آنچه آنها را مشابه و متمایز از یکدیگر میکند به شما برای یک انتخاب آگاهانه میان آنها برای برآورده کردن نیازهایتان بسیار کمک میکند.
***
آنچه بیان کردیم ۷ نکته اصلی بود برای کسانی که میخواهند به عنوان یک عکاس خوب شناخته شوند. البته برای بهتر شدن و پیشرفت کردن باید دائم نکات تازه بیاموزید و از تکنولوژیهای جدید روز و گرایشهای روز در حوزه عکاسی و در سایر حوزههای هنری آگاهی داشته باشید.
با تشکر از شما و فعالیت مداوم در زمینه عکاسی . با توجه به جمله آخری که نوشتید ، یادگیری هنر دیگری مثل موسیقی چگونه می تواند بر عکاسی تاثیر بگذارد ؟
سلام. ممنون از نظر شما.
عکاسهای بسیاری هستند که هنگام ویرایش عکس به موسیقی گوش میدهند. موسیقی الهام بخش آنها برای خلاقیت بخشیدن به کار است. گاهی موسیقی در حین عکاسی نیز همین نقش خلاقیت بخشیدن را ایفا میکند.
البته اشاره خط آخر بیشتر از موسیقی به نقاشی، سینما، معماری و تکنولوژیها و فنآوریهای مرتبط با آنها و البته عکاسی برای ویرایش یا بهتر کردن کیفیت کار بوده است.
باز هم اگر سوالی بود، من در خدمتم. :)