عکاسی انتزاعی یا عکاسی آبستره میتواند به خلق عکسهایی با تاثیرگذاری خاص منتهی شود. مردم عموما درکهای متفاوتی از عکسهای آبستره دارند و دلیل آن این است که این عکسهای آبستره بیش از هرچیز بر فرم، رنگ و منحنیها تکیه دارد تا بر جزییات تصویر. ار طرف دیگر بسیاری از عکاسها تمایل دارند که به جزییات بیشتر از سوژه عکاسی اهمیت بدهند. برای آنکه موقعیتهای مناسب برای عکاسی انتزاعی را بهتر بیابید، باید به دنیا نگاه دیگری داشته باشید.
تعریف عکاسی انتزاعی
هیچ تعریف عمومی که مورد قبول همگان باشد برای عکاسی انتزاعی وجود ندارد. دلیلش این است که ایجاد یک تعریف منسجم از یک مفهوم آبستره کمی چالش برانگیز است. اما از آنجایی که در نهایت لازم است تعریفی برای آن ارائه شود، کار را با ایجاد محدودیتهایی حول سوژه آغاز میکنیم. بدین ترتیب تصمیم گیری در مورد این که یک عکس آیا انتراعی شمرده میشود یا خیر، آسانتر خواهد بود.
عکاسی انتزاعی چنین تعریف میشود:
- عکس، هیچ سوژهای را به تصویر نکشیده باشد.
- و تنها از طریق مفاهیم پایه مانند رنگ، فرم و منحنیها با بیننده ارتباط برقرار کند.
چرا عکاسی انتزاعی را انتخاب کنیم؟
احتمالا این اولین سوالی باشد که به ذهنتان برسد که چرا باید عکس انتزاعی بگیریم؟ برای پاسخ به این سوال دو دلیل اصلی وجود دارد:
- عکسهای آبستره، اگر به خوبی ثبت شده باشند میتوانند بسیاری مفهومی و جذاب باشند؛ و این مهمترین دلیل است.
- عکس آبستره را هر جایی میتوان خلق کرد؛ خانه، حیاط خلوت، خیابان. این موضوع صرفه جویی عمدهای در هزینه و زمان است.
اساس عکاسی آبستره
همانطور که از تعریف عکاسی آبستره (انتزاعی) برمیأید، این سبک سه المان اصلی دارد: فرم، رنگ و انحنا. به عنوان یک عکاس انتزاعی مهم است که با در خاطر نگهداشتن این سه فاکتور، عکاسی کنید.
فرم. شکل اجسام همان فرم است. فرم تابع ساختار است و این همان چیزی است که عکس آبستره بر اساس آن ساخته میشود. در واقع میتوان گفت که فرم قبل است است در حالی که رنگ و انحناها آن را پربارتر میکنند. به همین دلیل بسیار مهم است که عکس آبستره با یک فرم خوب و مناسب آغاز شود. برای این منظور میتوانید از سوژههایی استفاده کنید که شکلهایی پویا، جذاب و خوشآیند دارند.
احتمالا سوال بعدی این است که «یک فرم خوب دقیقا چیست؟». پیش از تعریف فرم خوب، باید تا اینجای کار به این نتیجه رسیده باشید که عکاسی انتزاعی، یک هنر غریزی است. بدینترتیب افراد مختلف نسبت به آن بیشتر واکنس احساسی نشان میدهند تا منطقی. به همین دلیل باید با آن نیز به همین ترتیب برخورد کرد. بنابراین، سوژههایی را انتخاب کنید که واکنشهای احساسی را برانگیزد؛ بطوری که بیننده با دیدن آن بگوید «چه تاثیر گذار». در این صورت میتوانید به این نتیجه برسید که یک «فرم خوب» انتخاب کردهاید!
رنگ. رنگ توجه بیننده را به خود جلب میکند و با تحریک و تهییج کردن سیستم دریافتی بیننده، نگاه او را مدت بیشتری به تصویر خیره نگه میدارد.
استفاده از رنگهای اشباع شده و شدید یک راه دیگر برای جلب توجه است. راه دیگر استفاده از رنگهایی است که کنتراست زیادی دارند.
منحنی. انحناها جذابیت تصویر را بیشتر میکنند. زیرا به چشم بیننده حرکت میدهند. برای استفاده از منحنیها و گرفتن نتیجه مطلوب از آنها چند راه وجود دارد:
- با جلب کردن توجه بیننده به مرکز تصویر
- استفاده از منحنیها برای ایجاد حرکت و پویایی در تصویر
با وجود این که در روش دوم نگاه بیننده به مرکز تصویر جلب نمیشود، اما با این کار میتوان کنترل خوبی بر چشم آنها داشت و نگاه آنها در طول تصویر در رفت و آمد خواهد بود. بدینترتیب زمان بیشتری به تماشای عکس اختصاص خواهد داد.