این بار میخواهیم یک مطلب متفاوت بخوانیم. این نوشته از زبان مونا پوریوسف است. یک طراح و علاقمند به هنر که تجربیاتش از سفر در موزه متروپولیتن نیویورک را با ما در میان گذاشته. او خودش را چنین معرفی میکند: «سالهاست برای آشنایی بیشتر با هنر سفر میکنم و انواع دورههای آموزشی به خصوص در زمینه طراحی مد و لباس و ارتباط تصویری را میگذرانم.» او دوست دارد در این مسیر ما را نیز با خود همراه کند. پس با او همراه شویم.
در شهر نیویورک هستم که یکی از پرجمیتترین شهرهای جهان از نظر تراکم جمعیت شهری است. نیویورک دارای شهرت خاصی در میان سایر شهرهای آمریکاست. از منظری دیگر شهری جهانی بشمار میرود؛ اگر مقیم این شهر باشید، پس باید انتظار این را هم داشته باشید که هر لحظه یکی از دوستان و آشنایان قدیمی سرو کلهاش از یک گوشه دنیا پیدا شود و شما هم از خدا خواسته یک تور حسابی مهمانشان کنید و برای هزارمین بار، دیدنیهای و جاهای توریستی یا به قول فرنگىها «لند مارکهای» شهر را نشانشان بدهید
یکی از دوستان قدیمیام از لندن آمده بود؛ تصمیم گرفتم که تور را از موزه متروپولیتن (Metropolitan یا Met) که یکی از بزرگترین و قدیمیترین موزههای جهان است، شروع کنیم.
این موزه در سال ۱۸۷۲ در مجاورت ضلع شرقی سنترال پارک افتتاح شد. موزه کلان شهری هنر سالیانه حدود ۴ میلیون بازدید کننده دارد. با این که چندین بار به این موزه رفتهام اما هنوز چند قسمت هست که ندیدهام.
وقتی وارد موزه شدیم به طرف صندوق رفتیم تا به رسم معمول هر کس به وسع خودش مبلغی را به عنوان ورودی و کمک به موزه اهدا کند. همیشه عاشق این برچسبهایی هستم که بعداز پرداخت ورودی میدهند تا رفت و آمدها را کنترل کنند، به سرعت برچسب را کندم و به لباسم چسباندم.
گلهای تازه و رنگارنگ فصلی داخل گلدانهای عظیم سنگى را تماشا می کردم و همین طور که قدم زنان از این دالان به دالان دبگر میرفتیم و آثار مناطق مختلف را تماشا میکردیم، حرف میزدیم و عکس میگرفتیم. در اینستاگرام نیز بقیه دوستان را از بازدید آنروز بی نصیب نگذاشتیم. در حال و هوای خودمان و جو موزه غرق بودیم که به بخشی از موزه رسیدیم که گویی همچون وصلهای به موزه اضافه شده بود.
بخش جدید نمایشگاهی ساخته شده از برزنت بود و حال و هوای مدرنتر و امروزیتری داشت؛ این قسمت را هرگز پیش از این ندیده بودم. همه چیز متفاوت بود، از موزیک و درجه دما تا لباسهای پر زرق و برق.
مات و مبهوت به زیبایی و ظرافت طراحیها و تکنولوژی بودم. هر چه نباشد من خودم هم طراح هستم و کم و بیش در این زمینه با توجه به دانشی که دارم ادعایم هم میشود. اینجا بود که به خودم گفتم دستت درد نکند عجب تور حسابیای شد
تازه یادم آمد که این موزه هرسال نمایشگاه تازههاى مد و لباس را از ابتداى تابستان تا انتهاى آن برگزار میکند و هر بار با حضور جمع کثیرى از بازیگران زن افتتاح میشود.
در قسمت هال اصلی لباس عروسی با نام تجاری Chanel قرار داشت که آقای Karl Lagerfeld فرانسوی آن را طراحی کرده بود. کارل لاگرفلد در سن ۱۴ سالگی به پاریس مهاجرت کرد و به یکی از مشهورترین طراحان لباس در قرن حاضر بدل شده است. وی در حال حاضر مدیر اجرایی بخش طراحی لباس شانل است.
در گذر زمان تکنولوژی به شکلهای مختلفی در طراحی لباس نمود پیدا کرده.ب عضی از لباسها تماما با دست و بعضی به صورت دیجیتالی و با ماشینهای دوخت یا پرینترهای سه بعدی ساخته شده اند.
باهم به فضای داخل میرویم و به صورت مجازی با بعضی از طراحان بزرگ و لباسهای طراحی و دوخته شدهٔ آنها آشنا میشویم.
اگه میشه از صنعت مد و فشن پست بیشتر بزارید