دوران میانه تاریخ هنر ایران از سده اول هجری تا پایان سده یازدهم ادامه دارد. پس از آن دوران معاصر آغاز میشود. دوران میانه تاریخ هنر ایران را به تفصیل در سده اول تا سوم، سده چهارم تا ششم و سده هفتم و هشتم بررسی کردیم. اینک به اواخر سده هشتم و نهم هجری رسیدهایم؛ یعنی دوران حکومت … بر ایران و نقش آنها در پیشرفت یا پسرفت هنر.
با به قدرت رسیدن تیمور و جانشینانش تلاشی فراگیر انجام گرفت تا منابع هنری قلمروی آنان به صورت فرهنگ شاهانهای همچون تجلی هنر پیشینیان و همسایگان قلمرو خود به وجود آورد.
از اینرو، با ساخت بناهای باشکوه و عظیم و با صرف هزینههای بالا توانست آثار پدید آمده را همچون پوششهای جواهرنشان بیاراید.
این ویژگی در تمامی قلمرو تحت سیطره تیمور و جانشینانش گسترش یافت و بناهای باشکوه با نمای کاشیکاریهای رنگارنگ آراسته شد و در دیگر سو هنر کتابآرایی و نگارگری به عصر طلایی خود وارد شد و به تعبیری کاملترین مکتب نگارگری ایرانی را به دلیل ایرانی بودن سبک و گسترش و تعالی هنرهای وابسته از جمل خوشنویسی و جلدسازی پدید آورد.
در دوره تیموری شهر سمرقند به عنوان شهر سبز نامیده و مرکزیت اولی حکومت تیموریان شد و پس از آن مراکز عمده حکومت تیموریان با آثار فاخر هنری را میتوان به عنوان دو مکتب اصلی در شیراز و هرات دید.
مهمترین اقدام تیمور پس از استقرار حکومت ساخت مسجد جامع شهر سمرقند به یاد همسر خود بیبی خاتون است که بر اساس مساجد چهار ایوانی ساخت شده است.
در دوران شاهرخ به دلیل گستردگی شیعه، در بارگاه امام رضا نوسازی گستردهای صورت گرفت و در کنار آن مسجد جامع بزرگ گوهرشاد و ٢ تالار اجتماع یعنی دارالسیادت و دارالحفا افزوده شد.
همچنین الگوی مدرسه سازی توسط معمار بزرگ این دوران یعنی قوامالدین شیرازی به اوج رسید.
گفتیم که هنر کتابت و نگارگری در این دوره به اوج و شکوفایی میرسد و باعث پدید آمدن مکتبهای کمال یافته شیراز و هرات میشود.
مهمترین تحول عرصه نگارگری در ادامه مکتب شیراز با تسلط رنگ قرمز و تداوم سنت هنری دوران جلایری است که با تسلط رنگ آبی در هرات به کار میرود.
آثار مهم تولید شده مکتب هرات در سه دوره شاهرخ، بایسنقر میرزا و بهزاد؛ شامل معراج نامه، شاهنامه بایسنقری و بوستان سعدی با نقاشی بهزاد است.
هنر چوب و فلز با دقت عمل و قابلیتهای بسیار ظریف هنرمندان در این دوره پدید آمد. از شاخصهای هنر چوبی میتوان به درهای بقعه احمد یسوی شاره کرد. فلزکاری همراه با فن طلاکوبی و نقرهکوبی روی مفر به کمال خود رسید.
با گسترش روابط میان ایران و چین و نیاز روزافزون به آثار سفالین، ساخت محصولاتی از قبیل چینیهای آبی و سفید و تک رنگ در برخی از کارگاههای سفالگری ایران آغاز شد.
آثار مورد توجه در این دوره معمولا شامل نمونههایی از قلمگیری تیره در زیر لعاب شفاف فیروزهای و سبز یا به صورت نقاشی با رنگهای مختلف در زیر لعاب شفاف بیرنگ یا به صورت نقاشی زرین فام بود که به صورت اشیاء تزئینی و کاربردی، حروف سنگی و کاشی به کار میرفت.
در این دوره استفاده از کاشی معرق برای تزیین بنا بسیار رواج داشت که نمون شاخص آن را میتوان در کاشیکاری مسجد گوهرشاد و مسجد کبود دید.
ساخت ظروف معروف به «آبی و سفید» در مناطق گرگان (جرجان قدیم) و کرمان رواج داشت.
وجود پارچههای ظریف و با کیفیت بسیار بالا را تنها میتوان در دیگر آثار هنری از جمله نگارگری یافت. اما با اینحال این نمونههای غیر مستقیم از فن پارچه بافی بر کیفیت بالای پارچه در این دوره دلالت دارد. البته ممکن است نقاش و نگارگر بر اساس سلیقه یا برای هماهنگی در تصویر در رنگآمیزی پارچهها دخل و تصرف کرده باشد.