گفتیم که طراحی گرافیک شامل ساخت گرافیک، تایپوگرافی و تصاویری است که بیانگر ایدهای باشند. در این مطلب به طور جامعتری به بررسی مبانی تایپوگرافی و ساختار آن خواهیم پرداخت. تایپوگرافی هنر یا فرآیند تنظیم، ترکیب یا طراحی نوشتار است و بدون شک یکی از مهمترین جنبههای یک دیزاین خوب است.
دیزاینرها در قبال انتخاب تایپوگرافی صحیح مسئولند؛ زیرا بدینترتیب میتوانند پیام مورد نظر را بطور صحیح انتقال دهند. این کار سادهای است و پیشنیاز آن شناخت کامل از اجزای تایپوگرافی است.
اجزای تایپوگرافی
تایپفیس و فونت
دو واژه فونت و تایپفیس بیشتر مواقع به جای هم به کار گرفته میشوند، اما درواقع دارای تعارف متفاوتیاند.
تایپفیس یک طراحی خاص از یک حرف چاپی است. تایپفیسها دیزایت یک گروه از فونتها هستند. مثلا Ariel یک تایپفیس است. این نام به یک استایل خاص از حروف چاپی داده شده است.
یک فونت مجموعه کامی از کاراکترهاست که تایپفیس، اندازه و استایل یکسانی دارند. مثلا Ariel Narrow یک فونت است. Narrow یا نازک توصیخ کننده استایل خاص یک مجموعه کاراکتر است که در تایپفیس Ariel وجود دارند.
برای آنکه درک مفهوم را سادهتر کنیم؛ یک خانواده را در نظر بگیرید: والدین و کودک. نام خانوادگی Ariel است. اعضای خانواده Ariel شبیه یکدیگرند اما هر عضو خانواده یک ویژگی منحصر به فرد دارد. نام خانوادگی Ariel را تایپفیس در نظر بگیرید. در این خانواده پدر وجود دارد که Ariel Black است و مادر که Ariel Regular و یک فرزند Ariel Narrow. هر یک از اعضای این خانواده که ویژگیهای خود را دارند اما عضوی از خانواده بزرگ Ariel به شمار میروند، یک فونتاند.
ساختار و ترکیببندی تایپوگرافی
تایپوگرافی بسیار فراتر از مفاهیم تایپفیس و فونت است. با وجود این که هزاران تایپفیس وجود دارد که هرکدام ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند؛ اما پیشتازان تایپوگرافی نامها و تعاریفی را به اجزای تایپوگرافی اختصاص دادهاند.
دانستن و شناخت کامل هر نام از آنانومی کاراکترهای مختلف برای مهارت یافتن در تایپوگرافی و ارائه یک دیزاین عالی ضروری است.
- خط زمینه (Baseline): یک خط فرضی است که حروف روی آن مینشینند.
- ارتفاع بزرگ (Cap height): فاصله بین بالای بالاترین حرف تا خط زمینه
- ارتفاع مجهول (X height): جایی بین خط زمینه و ارتفاع Cap
- صعودکنندهها (Ascenders): مانند h در انکلیسی. حروفی که بالای خط زمینه و بالاتر از ارتفاع X میروند.
- نزولکنندهها (Descenders): مانند p یا g و y در انگلیسی. یا ی، م در زبان فارسی. حروفی که به زیر خط زمینه امتداد مییابند.
- ساقه (Stem): اصلیترین بخش یک حرف که معمولا عمودی است.
- دم (Tail): بخش پایینرونده حرف مانند قسمت انتهایی حرف y.
- سریف (Serif): بخش کوچکی که از لبه حروف بیرون میآید.
- پیشخوان (Counter): فضای بسته واژههایی مانند o و g. در فارسی مانند ف،ق، و
- گوش/گوشه (Ear): کشیدگی کوچک کناره حروفی مانند g.
- ترمینال (Terminal): انتهای حرف که سریف ندارد.
- دریچه (Aperture): وقتی بخشی از پیشخوان بازمانده. چیزی مانند فضای مفنی در حروف. مانند S ،C یا n در فارسی میتوان به حرف «ن» اشاره کرد.
- کاسه (Bowl): بخش هلالی و دایره مانند حروفی که منحنی شکل اند مانند o ،d یا b در فارسی مانند «و».
مهارت پیداکردن در هر یک از این مفاهیم به صبر و تمرین نیاز دارد. باید گذشته و مبانی تایپوگرافی را بخوانید و ببینید چقدر این هنر در طول تاریخ دستخوش تغییر و رشد شده است.
- اصطلاحهای تایپوگرافی که هر طراحی باید بداند.
- تاریخچه تایپوگرافی: چاپ مدرن، چاپ انتقالی(Transitional)، سبک قدیم، هیومنیست و Slab serif
آنچه به زودی خواهید خواند:
- دیباچه گرافیک دیزاین: جانمایی (layout) و ترکیببندی