امروزه بسیاری از کارشناسان و عاشقان سینما برای هنر هفتم مدیوم و اصول و قواعد خاصی قائلند و اگر فیلمی خارج از اصول باشد آنرا سینما نمیدانند! اگرچه نظر این افراد با نظر بسیاری از تماشاگران سینما و کارگردانان حرفهای زیادی در سراسر جهان متفاوت است. در چند سال اخیر بعد از شروع سینما ، فیلمسازها همیشه سعی در ارتقا یا شکستن این اصول داشتند؛ از ارتقا مکتب مونتاژ شوروی به تدوین مدرن تا ارتقا دوربین ثابت به متحرک، دراین مطلب سعی در معرفی سه فیلم دارم که حارج از مدیوم سینما به نوعی ساخته شده اند و سبک جدید فیلمسازی را ارائه کردهاند.
۱- جنگ ستارگان (Star Wars)
مسلما اولین فیلمی که عاشقان سینما به عنوان کی طوفان و انقلاب می شناسند سری جنگ ستارگان است. اولین سری این فیلم در سال ۱۹۷۷ منتشر شد.
جرج لوکاس کارگردان این فیلم با وجود همهی طعنهها و بی معنی خواندن فیلم با ایمان کامل به ساخت آن ادامه داد و طوفانی در سینما به راه انداخت. استقبال مردم و حتی منتقدانی که مدیوم سینما برای آنها مهم بود همه دلیلی بر انقلابی بودن فیلم است.
بیشتر بخوانید:
- منتقدین درباره اولین فیلم جنگ ستارگان چه گفتند؟
- ۵ تکنیک فیلمسازی به کار رفته در سری جدید جنگ ستارگان
نماهای نامتعارف، جلوههای ویژه عجیب، داستان جذاب، تدوین جدید همه از مواردی است که این فیلم را به عنوان یکی از اولین فیلمهایی که سبکی کاملا جدید ارائه کرد و بر بسیاری از فیلمهای بعد از خود مانند پیشتازان فضا و بسیاری از اکشنهای هالیوودی تاثیر گذاشت، معرفی میکند.
مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان در هفت قسمت و یک اسپینآف تاکنون ساخنه شده و شواهد نشان از ادامهی این سری زیبا و قابل احترام دارد. جنگ ستارگان نشان داد که هنر و سینما مدیوم خاصی ندارد و میتوان آن را با خلاقیتهای خود پرورش داد.
۲- رمز زمان (Timecode)
دومین فیلم لیست با وجود ساختار عجیب و در عین حال جالیش کمتر شناخته شده باشد. این فیلم در سال ۲۰۰۰ توسط مایک فیگیس کارگردانی شد و واکنشهای متفاوت زیادی بعد از نمایش آن وجود داشت.
این فیلم نه تنها در تک پلان ساخته شده یعنی بدون کات که خود سبکی جدید است، در چهار نمای همزمان ساخته شده یعنی همانطور که در پوستر میبینید، هنگام دیدن فیلم شما چهار فیلم را به طور همزمان مشاهده میکنید که هر زمان صدای یکی با توجه پیشبر داستان بیشتر میشود.
جالبتر اینکه هر چهار نما به صورت همزمان فیلمبرداری شان آغاز شده و بدون کات ادامه پیدا کردهاند یعنی چهار تک پلان. برداشتهای طولانی در سینمای کلاسیک اروپا وجود داشت اما فیلم تک برداشت نوآوری جدیدی بود که در کشور ما هم در فیلم ماهی و گربه شهرام مکری اجرا شد.
این فیلم درست است که تا الان دوبلهای برایش نیست، نیازی به دانش زبان انگلیسی ندارد چرا که هر چهار نما یک اتفاق را نمایش میدهند. من توصیه میکنم تماشای این فیلم را در برنامه خود قرار دهید.
۳- داستان عامه پسند (Pulp Fiction)
اما آخرین فیلم این لیست که شاید مشهورترین آن باشد. فیلم داستان عامه پسند اثری از تارانتیو است که مسیر سینما را که تا آن زمان تقریبا یا داستانهای عاشقانه بود یا درام یا جنایی تغییر داد و با ساختار عجیب خود یعنی تدوین غیرخطی و روایتهای متفاوت و از همه مهمتر داستان جالب سبکی جدید ارائه کرد.
اکشن زیبا، خون و خونریزی خارج از عرف آن زمان سینما و از همه مهمتر داستان عامیانه و نه سینمایی این فیلم را به یکی از نقاط عطف سینما بدل کرده که با سبک جدید خود تقریبا اکثر مخاطبین سینما را راضی میکرد و فقط همان افراد عاشق مدیوم سینما آنرا نقد کردند. البته این موارد از ارزش این فیلم کم نمیکند و منکر تاثیر آن در تاریخ سینما نمیشود.
فیلم پالپ فیکشن در سال ۱۹۹۴ ساخته شد و نخل طلای کن آن سال را برد و مدتها درباره سبک آن در محافل مختلف بحث میشد؛ عدهای موافق و عدهای مخالف آن بودند اما خب سلیقه هرکس قابل احترام بوده و ارزشمند است.
***
نظر شما چیست؟ آیا فیلمی میشناسید که همچون این سه فیلم سبک جدید فیلمسازی ارائه کرده باشند؟