ایران، در دوران زندیه حکومتی دارد که به صورت ملوک الطوایفی اداره میشده و انسجام حاکمیت به معنی واقعی وجود نداشته است. هشت پادشاه زندیه یکی پس از دیگری به تخت نشستند و در این میان تنها بنیانگذارش توانست تا اندازهای به ایران ثبات دهد. همزمانی دوران زندیه با اوج قدرت عثمانیها و آغاز انقلاب صنعتی اروپاییها، بر انزوای سیاسی و اقتصادی ایران تاثیرگذار بود. اما در این دوران روزگار فرش چگونه بوده و چه بر سر ان آمده است؟
تاریخ قالی ایران دارای مسایل حل نشده فراوانی است این مسایل در تاریخ هنرها و فنون ایرانی دیگر هم وجود دارد اما نه به اندازه مسائل قالی. فرش محصولی کم دوام است و اگر واقعا به کار برده شود زیر پای یکی دو نسل (ظرف پنجاه سال) از بین میرود.
نمونههایی هم که باقی مانده یا صرفا بر حسب تصادف بوده مثل فرش پازیریک که به وسیله یخهای قطبی محافظت شده و برخی تکه پارههائی که در فضای مناسبی در زیر زمین باقی مانده است، یا اینکه به علت وقف و نفیس بودن، گرانبهایی و کمیابی طرح و رنگبندی بسیار زیبا، در بقعهها و کاخها وقتی در خطر نابودی قرار گرفته از زیر پا جمع شده و آرایه دیوار و امثال آن شده است. در صورتی که مثلا یک شمعدان فلزی چنین نیست بلکه حتی به علت نوع سوخت (انواع روغن)، که نوعی ضد زنگ است از آسیب دور میماند.
محورهای کلی تحقیق در مقوله فرش دستباف ایران با توجه به شرایطی خاص هر یک از مناطق فرش بافی و دورههای تاریخی عبارتند از:
- شناخت دقیق از اوضاع و شرایط جغرافیائی هر منطقه.
- شناخت تبادلات فرهنگی و هنری هر منطقه با اقوام دیگر.
- تأثیر پذیری فرهنگی و هنری در اثر جنگ، تجاوز و یا تهاجم فرهنگی
- تاریخ پیدایش فرشبافی در هر منطقه.
- روند شکلگیری و تکامل فرشبافی.
- علل رویکرد مردم به فرش دستباف در دورههای مختلف تاریخی.
- شناخت اصالتهای فرهنگی و هنری هر منطقه در دورههای مختلف تاریخی.
- بررسی علل رشد و شکوفائی فرش از جنبههای مختلف هنری، فرهنگی و اقتصادی.
- دلایل رکود فرش در دورههای مختلف تاریخی.
- بررسی تاریخ بعد و قبل از دوره مورد مطالعه.
- شناخت دقیق از آداب و رسوم و سنن، دین و مذهب و در یک کلام فرهنگهای قومی و قبیلهای در هر منطقه
- بررسی شیوهها و روشهای به کار رفته در تهیه مواد اولیه، طراحی، رنگرزی، بافت، مرمت و تکمیل
نکاتی در باب فرش زندیه
کمتر بافته شدن قالیهای گران قیمت در دوران زندیه
دوران کریم خان
گفتیم که دوران زندیه دورهای ملوک الطوایفی بوده و دائما در جنگ داخلی به سر بردهاند؛ و همیشه و در همه حال جنگها اولین تاثیرات خود را بر هنر این سرزمین گذاشتهاند، نه سرزمین ما بلکه هر دیاری که دچار این بلا شود هنرش و فرهنگش دچار تزلزل خواهد شد و رو به انحطاط خواهد رفت.
کریمخان زند که خود را وکیل الرعایا خوانده بود پایتخت کشور را به سرزمینی برده بود که نه مرکز بافت بود و نه ساختمانهای در خور تحسین سپاهان را داشت. او شیراز را به عنوان پایتخت حکومت خود گزیده بود و در ده سال اول حکومت همه و همه به دنبال خواباندن شورشهای قومی و قبیلهای و مدعیان تاج و تخت که از هر سوی سر بلند میکردند، بود.
هنگامی که وضعیت کشور رو به آرامش رفت، وی بر آن شد که پایتخت سرزمینش را سر و سامان دهد. از این رو با ابنیه آغاز کرد و بناهایی در آن سرزمین بر پا ساخت. اما او بیست سال بیشتر فرصت نداشت و در این مدت تنها به این مهم پرداخت و هنرها و صنایع دیگر در حاشیه قرار گرفتند.
البته لازم به ذکر است که پارچه بافی این دوره وجه تمایزی با پارچههای دوران پیشین خود دارد و آن استفاده از طرح گل فرنگ است که وجه تمایز معماری و نقاشی و جلدسازی این دوره نیز محسوب میشود؛ اما بافتههای گرهدار که مبین این طرح باشد یافت نشده است.
دوران پس از کریم خان
پس از کریم خان کشور ایران وضعیت خوبی نداشت و باز همان جنگهای داخلی و عاری قدرت کمر مردم و فرهنگ و هنرشان را شکسته بود. این امر تا زمان لطفعلی خان آخرین پادشاه زند ادامه داشت.
لازم به ذکر است که حکومت زند در حالی به دست کریم خان افتاد که خزانه تهی بود و دارائیهای ایران همه برای جنگهای مکرر افشاری از دست رفته بود. با توجه به اینک ساخت قالیهای قطعه بزرگ گران قیمت در ایران توسط دربار حمایت میشده در این دوره به علت نبود ثروت در اقشار بالای جامعه ایران این گونه قالیها بافته نمیشده است. به عبارتی دیگر قشر ثروتمند به قشر متوسط تبدیل شده بودند.
کاش مطالبی که میذارید برای اینکه قابل استفاده و استناد باشه و محل توجه برای پژوهش های علمی باشه ، ارجاع دهی داشت و مشخص میکردین از چه منابعی استفاده کردین