خلاقیت چیست؟ نسلها است که با پرسش این سؤال مردم به یاد افرادی میافتند که در یک دفتر کارِ شیک، دور یک تخته سفید جمع شدهاند و روی ورقههای رنگی کوچک کلماتی را یادداشت میکنند. به وبسایت هر شرکت طراحی که مراجعه کنید چنین تصویری را خواهید دید اما آیا این شیوه صحیحی برای نمایش خلاقیت است؟ در ادامه با بازنگری خلاقیت و ارزشهای آن، شیوه جدیدی را بررسی میکنیم.
میتوانید به سایت شرکتهای مشهور طراحی مراجعه کنید و تصاویر آنها را ببینید. شرکتی که سایت آن را مشاهده کردهاید ممکن است چندین دفتر در نقاط مختلف جهان داشته باشد و طراحان محصول، بازاریابهای حرفهای و هنرمندان دنیای دیجیتال در آن مشغول به کار باشند اما تصویری که میبینید همیشه یکسان است:
- یک دفتر باحال
- تخته سفید
- ورقههای رنگی کوچک (Post-it)
- جمعی که نیمدایره ایستادهاند
این صحنه چنان در هوشِ جمعی دنیای هنر و صنعت ریشه دوانده که معمولاً کسی سؤال نمیکند که آیا این تصویر همچنان بهترین روش برای نمایش خلاقیت و ارزشهای آن است؟
اگر پاسخ منفی باشد چه؟ اگر دفاتری که سالهای عمر خود را در آن سپری میکنیم یا برای دکوراسیون آنها هزینههای زیاد میپردازیم خلاقیتمان را محدود کنند؟ اگر ساعتهای طولانی که مشغول کار هستیم موجب شود که اطلاعات تخصیصمان زودتر منسوخ شود؟ اگر همان گروههای چند نفره، عمق نگاهمان به مسائل را کم کند؟ و اگر چنین روشی به مقتضای همان دهههای گذشته و برای زمان و مکان متفاوت طراحی شده باشد چه؟
شاید دنیای پویای امروز نیاز به شیوهای جدیدتر و مناسبتر داشته باشد، شیوهای که با فضای مدرن کنونی که همه چیز به هم متصل است هماهنگتر باشد.

بازنگری خلاقیت و ارزشهای آن، روشهای جدیدی را پیش رویمان قرار میدهد
بازنگری خلاقیت – اگر دفتر کار را کنار بگذاریم چه میشود؟
نقطه مشترک همه دفترها جدا کردن شرکت از دنیای بیرون است. دیوارهای بتنی، چوبی یا شیشهای، فرقی ندارد، همه آنها سرپناهی هستند که گروه را از هرج و مرج و سر و صدای محیط بیرون دور نگه میدارند تا کارایی افزایش یابد و فرهنگ پر زرق و برق شرکت حفظ شود.
و قیمت آن چیست؟ قطع ارتباط
قطع ارتباط با دنیایی که هر روز سریعتر پیش میرود. روبرو نشدن با نسل کارآفرینی که در عصر بمباران نوآوریها است؛ نوآوریهایی که روح و شکلِ کسب و کار دنیا را متحول میکنند. درگیر نشدن با فرصتهای بالقوه که میتوان با درک آنها و خلق نگرش جدید نسبت به تجربهها، آینده متفاوتی را خلق کرد. فرصتهایی که فقط با نشستن و تماشا کردن فیلمهای تهیه شده کشف نمیشوند.
هزینه کار کردن در دفتر، جدا شدن از ایدهها، نگرشها، الهامات، تجربهها و فرصتهایی است که منجر به بروز کارهای خلاقانه و منحصر به فرد میشوند.
رویکرد جدیدی لازم است: دنیا را دفتر کار خود کنید.
بهتر است به جای اینکه در یک دفتر کنار ۵۰ همکاری بنشینید که روی یک محصول متمرکز شدهاند، کنار ۵۰ شرکتی قرار بگیرید که روی محصولات مختلف کار میکنند.
برای نشان دادن سرسختیتان تا ساعت ۱۰ شب در دفتر نمانید. هر دقیقه از ۸ ساعت کاریتان را با انرژی سپری کنید و بقیه زمان را برای رشد خودتان در ابعاد دیگر، کسب تجربیات ارزشمند و ایدههای جدید صرف کنید. عضو شبکههای جدید با موضوعات متفاوت شوید و توانایی خودتان را در آن زمینهها نیز نشان دهید.
صنایع دیگر نشان دادهاند که چنین چیزی ممکن است، از شرکتهای کامپیوتری تا دفاتر مشاوره کسب و کار، همگی زمان مشخصی برای کار کردن دارند. چرا ما نمیتوانیم؟ زیرا باورهای قدیمی درباره انجام یک کار خارقالعاده، آزاد اندیشیمان را به اسارت گرفته و اجازه نمیدهد که به شیوههای بهتر فکر کنیم.
- همه باید در دفتر حضور داشته باشند وگرنه کارها درست پیش نمیرود.
- اگر نتوانم تو را ببینم چطور متوجه شوم که در حال انجام کار هستی؟
- آزادکارها (فریلنسرها) افراد بیاعتقادیاند که نمیتوانند در دفاتر کار کنند.
چنین باورهایی متداول است اما اگر آنقدر خوب و با تجربه باشید که بتوانید اعتمادها را جلب کنید، کار کردن به شیوه خودتان به عنوان یک مهره با ارزش و رسیدن به نتایج عالی، بهتر از کار کردن در یک چاردیواری و رسیدن به نتایج بد نیست؟
اگرچه این باور وجود دارد که جمع شدن دور هم و بحثهای گروهی بهترین راه برای بروز خلاقیت است و نیروی کار باید در یک مکان فیزیکی کنار هم باشند اما با بازنگری خلاقیت متوجه میشویم که روش بهتری وجود دارد.
فرصتها مانند جوایزی هستند که در گوشه و کنار پنهان شدهاند و باید با اعتماد پیش رفت و آنها را پیدا کرد. چنین فرصتهایی را باید در اقتصاد و کسب و کارهای جدید جستجو کرد و به دست آورد. موقعیتها بر اساس شایستگی، روح، ارتباط و اصالت کار به وجود میآیند، نه مکانی که کارها در آن ایجاد شدهاند.
بسیار موافقم، مرسی پست خوبی برای طراحان بود.