طبق روایات شاهنامه فردوسی، آغاز فرشبافی، رشتن و بافتن به زمان تهمورث یعنی زمان پیشدادیان باز میگردد. در تاریخ طبری از فرشهایی که با مو و پشم حیوانات در این دوره بافته شده سخن رفته است. اما ما چه چیزهایی از فرش ایران میدانیم و چه چیزهایی باید بدانیم؟
قدیمیترین نشانه از هنر قالیبافی به عصر مفرغ (عصر برنز ۱۲۰۰ – ۱۶۰۰ پیش از میلاد) باز میگردد این نشانه یک کارد قالیبافی است که از گورهای عهد مفرغ ترکمنستان و شمال ایران یافت شده است. در شهر سوخته (دشت سیستان ـ جنوب شرقی ایران) نیز فرشهای حصیری و پارچه و ابزارهای بافندگی به دست آمده که متعلق به ۲۵۰۰ – ۲۸۰۰ پیش از میلاد است. در دوره هخامنشیان، به نقل از گزنفون، شهر کهن ساردیس به قالیهای گرهباف افتخار میکرده. قالیهایی که به نقشهای حاشیه و هیکلهای مردان و شیردالهای افسانههای آراسته بوده اند.
کهنترین قالیها به ترتیب: قالی کشف شده در نقش برجسته کاخ نینوا، فرش پازیریک از پنجمین گور اقوام سکایی، تکه فرش قومس (دوران ساسانیان)، فرش آناتولی (۱۳-۱۴م).
پیشینه بافت فرشهای اولیه در جهان به زمان بعد از غارنشینی باز میگردد. زیرا در آن دوران انسان به تقلید از پرندگان سعی نمود با تنیدن الیاف نرم گیاهان به همدیگر مانند سبدبافی و حصیربافی، زیراندازهایی برای خود تهیه نماید. پس از شکار حیوانات و دسترسی به پوست و پشم آنها زیراندازها اندکی نرمتر شد. حفاری باستانشناسان نشان میدهد که بافت «بوریا» از نیهای منطقه بینالنهرین، از هزاره پنجم و چهارم قبل از میلاد متداول بوده و بافت گلیم تا سده پانزدهم قبل از میلاد به مرحله بالایی از تکامل رسیده بود. از بافت نخستین قالی یا قالیچه اطلاع دقیقی در دست نیست زیرا الیاف قالیچه بر اثر رطوبت و هجوم حشرات آسیبپذیر بوده و از بین میرود. اما بنابر ماده اولیه قالیچه یعنی پشم، گمان میرود ابتدا قبایل چادرنشین آسیای مرکزی که شغل عمده آنها گلهداری بوده، به بافتن فرش مبادرت نموده باشند. و قدیمیترین نمونهای که باستانشناسان به دست آوردهاند، قالیچهای است مربوط به دره «پازیریک» واقع در هشتاد کیلومتری مغولستان که «قالیچه پازیریک» نامیده شده است.
پازیریک قدیمیترین فرش ایران
این قالیچه برای پوشش اسب به کار میرفته و در هر سانتیمتر مربع دارای ۳۶ گره بوده است. صاحبنظران با توجه به نقشهای روی این قالی که شبیه نقوش اصیل هخامنشی است، آن را ایرانی میدانند و معتقدند قالی مذبور از بافتههای مادها و پارتها است. رنگهای این قالی قرمزِ اُخرایی، زرد، سبز کم رنگ و نارنجی است.
نقش جانوران بالدار روی این قالی، همراه با نقوش تخت جمشید صحت نظر محققین را ثابت میکند. همچنین صاحبنظران معتقدند بافت قالیچهای با چنین ویژگیهایی، مستلزم پشتوانه فرهنگی و هنری غنی و چندین قرن تجربه و ممارست است و مبین این نکته است که در قرون متمادی قبل از بافت فرشِ معروف به پازیریک، این حرفه در فلات ایران رواج داشته و ایرانیان به رموز آن پی برده بودند. گفته مورخین هم این واقعیت را تأیید میکند.
گزنفون سردار و مورخ یونانی در کتاب خود موسوم به «سیرت کورش» میگوید: «ایرانیان برای اینکه بسترشان نرم باشد، زیر آن قالیچه میگسترانیدند.» سالنامه چینی «سویی مو» از فرش پشمی دوران ساسانیان به عنوان کالای وارداتی به چین نام برده است. در ادبیات فارسی قدیم ایران نیز به کرات از تخت معروف «طاقدیس» متعلق به خسروپرویز پادشاه ساسانی یاد شده که روی آن چهار تخته فرش نفیس گسترده شده بود و هر کدام یکی از فصول چهارگانه سال را نشان میدادند. فرش معروف بهارستان نیز، که در زمان حمله عرب به ایران به دست آنها افتاد و قطعه قطعه شد، نمونهای مشهور از پیشینه این هنر در ایران است. الیاف این قالی از طلا و نقره و گلهای آن از سنگهای قیمتی بود.
رودنکو ( باستان شناس روس) در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمیترین فرش ایرانی در دنیا معرفی کرد و نوشت: «بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمینهای ماد-پارت (خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ پازیریک و پارچههایی که در آن کشف شده به قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد نسبت داده میشود.»
او سپس اضافه میکند: «تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم میشود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریهاست، اما روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها وجود دارد که در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده میشوند.»

فرش پازیریک در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ
در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی و تکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۲۹۵-۱۳۰۷ میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد میشود زمان سلاطین صفوی (۱۴۹۹-۱۷۲۲ میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۲۴-۱۵۸۷میلادی) و شاه عباس کبیر (۱۵۸۷-۱۶۲۹میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳۰۰۰ تخته فرش به یادگار مانده که درموزههای بزرگ دنیا و یا در مجموعههای شخصی نگهداری میشوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بنا شد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات و ایالتهای شمالی نظیر شیروان، قره باغ و گیلان وجود داشتند، توسعه و رونق بیشتری یافتند.
در همان زمان، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را به قالی وارد کردند. یعنی همان طرحهایی که در قرن پانزدهم به زیباترین وجه روی جلد کتابهای ارزشمند به کار گرفته میشد..
با اشغال کشور بوسیله افغانها (۱۷۲۱-۱۷۲۲میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین روانه شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.
دوره اشکانیان تنها میتوان به فرش مقبره لوـکان چین اشاره کرد که به عقیده پژوهشگران پشم آن از قفقاز (که در ان زمان متعلق به ایران بود) است. از دوره ساسانیان نیز تکه فرش قومس و فرش تاریخی و جواهرنشان بهارستان که در تالار بار عام کاخ تیسفون گسترده بوده و پس از حمله اعراب به عنوان غنیمت تقسیم شده است.
با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه، شرکتهای انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ میلادی) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز، سلطان آباد (اراک)، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
- آنچه باید از فرش ایران بدانیم – قسمت دوم