به گفته تیم براون (Tim Brown) «طراحی همه جا وجود دارد و طراح بودنِ همگان امری بدیهی و اجتنابناپذیر است.» مشابه این گفته را بارها شنیدهایم، اگر شما توانایی حل مسئله را دارید احتمالاً یک طراح (designer) هستید.
دان نورمن (Don Norman) در این مورد مینویسد: «همه ما طراح هستیم، در محیط تغییراتی ایجاد میکنیم تا نیازهایمان بهتر برآورده شوند. اشیاء اطرافمان را انتخاب میکنیم، میسازیم، میخریم و ساختار را از نو میچینیم. هرکدام از این مراحل نوعی طراحی است.»
نورمن در ارتباط با نحوه مهار اشیاء از سوی انسان صحبت میکند و اینکه چطور آنها را مال خود میکنیم. هرچند این کار به معنای حرفهای بودن درزمینهٔ طراحی نیست و تصمیمات مربوط به آن از طریق علم یا تجربه گرفته نمیشود. او میگوید:« طراحان حرفهای میتوانند اشیائی را بسازند که هم جذابیت بصری و هم عملکرد مناسب داشته باشند. آنها زیبایی میآفرینند، محصولاتی را خلق میکنند که در نگاه اول مجذوبشان میشویم. محصولاتی که نیازهای ما را برطرف میسازند، به آسانی استفاده میشوند و همانطور که انتظار داریم کار میکنند.»پس بهتر است بگوییم هر شخصی میتواند در روند طراحی مشارکت کند، هرچند که چنین شخصی لزوماً طراح نیست. شما باید نظرات این افراد را بشنوید اما هدایت روند طراحی را خودتان بر عهده بگیرید.
در آغاز یک پروژه فقط مشکلات سطحی شناسایی میشوند، این همان قسمتی است که همه را به اشتباه میاندازد تا فکر کنند مسئله را یافتهاند، در صورتی که هرچقدر ماهرانهتر پیش بروید به نکات دقیقتری پی میبرید و با اعتماد به نفس بیشتری به راهحل میاندیشید.
در هر پروژه طراحان دیگری نیز حضور دارند مانند مدیر اجرایی، مدیر تولید و توسعه دهنده محصول، که بر مواردی همچون سرعت کار و وضعیت مالی تأثیر میگذارند. معذوریتهای این افراد را نیز بشنوید اما محصولتان را طبق خواسته آنها طراحی نکنید.
در روند طراحی تصمیمگیرنده نهایی یک نفر است. مشورت گرفتن یا همکاری دیگران در قسمتهایی از روند پروژه به معنای مشترک بودن کار طراحی نیست. اگر کنترل لازم بر این بخش را نداشته باشید به جای حلکننده مسئله به مجری آن تبدیل خواهید شد.
کمک گرفتن از همکاری دیگران صرفاً جهت بهبود بخشیدن به سرعت و کیفیت پروژه است. بنابراین سه نکته را در نظر داشته باشید:
۱.ذینفعهای پروژه شما چه کسانی هستند، کدام یک از آنها باید بهعنوان نماینده اصلی از ابتدا تا انتهای کار با شما همکاری کند؟ با آنها مصاحبه کرده و وضعیت را به وضوح مشخص نمایید.
۲.به بازخورد و نظر چه کسانی در چه زمانی نیاز دارید، درگیر کردن همه افراد با روند پروژه کار آسانی است، اما نباید این کار را انجام دهید. مشخص کنید که به هرکدام از افراد در چه مرحلهای نیاز دارید. برای مثال شاید بازاریابی در ابتدای کار برای مشخص کردن اهداف و برندسازی هیجانانگیز باشد اما اگر در مراحل آخر درگیر آن شوید میتواند به مانعی جدی تبدیل شود.
۳.بدانید چه زمانی باید گرفتن بازخورد را به اتمام برسانید، در حلقه نظرات بیپایان گرفتار نشوید، این مشکل شتاب و حرکت کارتان را کاهش میدهد. باید مشخص کنید که برای شروع کار به چه مقدار اطلاعات نیاز دارید و به محض رسیدن به آن مرحله بعد را آغاز کنید.
اجازه دهید مراحل اولیه روند پروژه را به شکلی دیگر مرور کنیم.
تفکر واگرا
ابتدا برای جمعآوری ایدههای مختلف به تفکر واگرا نیاز داریم، بنابراین تا جایی که امکان دارد از افراد بیشتری کمک بگیرید تا مشکل اصلی از طریق طوفان فکری (brainstorming) شناسایی شود. در این مرحله همه مشارکتکنندگان در نقش طراح هستند، زیرا حل مسئله مهارتی عمومی است.
تفکر همگرا
در این مرحله تصمیمگیری در مورد ایدهها و همسو بودن آنها با اهداف پروژه آغاز میشود. در اینجا به طراحانی ماهر و هوشیار نیاز داریم، چنین اشخاصی میتوانند پیشنهادات معتبر را از ایدههای خام تفکیک کنند. برای این قسمت چارچوب یا مدلی بسازید که در مراحل بعد تکمیل شود. در انتخاب ایدهها نیز همچنان همه افراد میتوانند شرکت داشته باشند اما فقط اعضای اصلی گروه در مورد ایدههای برگزیده تصمیمگیری میکنند. اینجا همان مرحلهای است که باید نظر و بازخورد ذینفعهای پروژه را جمعآوری کنید اما در نهایت هدایت و کنترل مسیر را خودتان به دست گیرید.
به یاد داشته باشید که بازخوردها جادهای دو طرفه هستند و میتوانید به آنها واکنش نشان دهید. هدف شما مذاکره است نه گرفتن حکم. همین روند را هنگام طراحی محصول نیز به کار برید در غیر این صورت باید با همه مصالحه کنید.
طراحی خوب حاصل تصمیمگیری و آموختن از تصمیمات اتخاذ شده است. از قضاوت خود به بهترین شکل استفاده کنید، طرح خود را با کمک کاربران بیازمایید، امکان بهبود و توسعه آن را بررسی کرده و اگر نیاز بود همین روند را تکرار کنید.
اگر قصدتان از تکرار روند فقط این باشد که همه را راضی کنید باز با مشکل مواجه میشوید، مگر اینکه با استفاده از نظرات متضاد و به چالش کشیدن آنها برای رسیدن به یک راهحل کارآمد مبارزه کنید.
هرکسی میتواند در روند طراحی مشارکت داشته باشد اما کارشناس شما هستید، باید روند را به پیش ببرید و راه را هموار سازید.