احتمالا اکثر شما از تماشای فیلم لذت میبرید. اما باید بدانید که نقد کردن آثار سینمایی، امری پیچیده و نیازمند دقت و نکته سنجی دقیق است. به راستی منتقدین حرفهای فیلم چه المانهایی را مورد بررسی قرار میدهند و فردی علاقهمند، چگونه میتواند این کار را آغاز کند؟
این مقاله، پیرامون ویژگیهای اصلی نقد غیر فنی یا فرمال فیلم نوشته شده است؛ قالب و نحوه روایت داستان، و به طور کلی، بررسی موارد مختلف مربوط به یک اثر سینمایی. در چنین نقدی، موارد فنی از جمله نورپردازی، صدا، کار با دوربین و تدوین در نظر گرفته نمیشوند و با انواع دیگر نقد، که در موارد مختلفی به کار میروند، تفاوت دارد.
در این مطلب، علاوه بر ارائه توضیحات در مورد اصول یک نقد فرمال، در موارد لازم از فیلم Minority Report -ساخته استیون اسپیلبرگ- مثالهایی زده شده تا به درک مفهومی هر قسمت کمک کند. این مقاله، در چهار دستهبندی مختلف به بررسی نقد فرمال فیلم پرداخته و در هر مورد، توضیحات و مثالهای مختلفی نقل شده است.
۱. بررسی تم فیلم
تم فیلم معمولا با پرسیدن چنین سوالاتی مشخص میشود: مفهوم اصلیای که کارگردان سعی در انتقال آن داشته، چیست؟ هدف از ساخت فیلم چه بوده است؟
Boggs و Petrie، نویسندگان کتاب معروف «هنر تماشای فیلم»، از اهداف مختلف پشت فیلمها سخن به میان آوردهاند؛ از جمله سرگرم ساختن مخاطب، معرفی شخصیتهای خاص و یا آگاهسازی ببیننده، درباره مشکلات موجود در جامعه.
اگر خلاصهای از فیلم را تماشا کنیم، چه چیزی از آن متوجه میشویم؟ آنها این سوال را برای مشخص کردن تم اصلی فیلم، اینگونه پاسخ میدهند:
«معمولا، تعریف کردن داستان برای شخصی دیگر، اثراتی از درون مایه فیلم را آشکار میسازد؛ به این دلیل که هنگام بازگویی داستان، ابتدا مواردی که بیشترین تاثیر را روی شما داشتهاند نقل میکنید.»
ممکن است تمهای فرعی متعددی نیز در یک اثر مشاهده شود. اگر چنین مواردی به اندازه کافی مستقل نباشند، ‘موتیف’ نامیده میشوند. موتیف، نماد یا ایدهای است که در طول فیلم تکرار شده اما تمی کامل و مستقل به شمار نمیآید.
به عنوان مثال، فیلم Minority Report، که بر اساس داستانی کوتاه از Philip K توسط استیون اسپیلبرگ ساخته شده را در نظر بگیرید.
مسئله اصلی مطرح شده در فیلم این است: آیا استفاده دولت از یک تکنولوژی جدید برای نجات جان انسانها و جلوگیری از جرایم مختلف، -که احتمال دارد برخی مواقع به طور صحیح عمل نکرده و باعث نقض حقوق بشر شود- اخلاقی است یا خیر؟
فیلم یاد شده سپس تمهای مختلفی از جمله کنترل بیش از حد دولت روی افراد و اختلافات بین حقوق فردی و امنیت گروهی را به نمایش میگذارد.
از موتیفهای موجود در فیلم میتوان به تبلیغات شخصی سازی شده و فراگیر، تکنولوژیهای تشخیص هویت، و نمادهای مختلفی برای افراد خاص و آگاه در فیلم اشاره کرد.
۲. بررسی داستان
در اغلب اوقات، آنالیز و بررسی داستان، نسبت به تجزیه و تحلیل تم فیلم آسانتر است. یک اثر سینمایی، از طریق طرح (طرحهای ساده، پیچیده، بدون تاریخ انقضا، قابل باور)، کاراکترها (با اشاره به ظاهر، دیالوگ، روابط بین آنها، اعمال، نام) و المانهای نمادین روایت میشود.
۲.۱. طرح یا Plot
معمولا، توصیف طرح اصلی فیلم، یکی از مراحل ساده نقد است. به جای روایت دوباره سیر داستانی، منتقد به بررسی المانهای خاص و تاثیر آنها بر کیفیت فیلم میپردازد. از چنین مواردی میتوان به سیر زمانی (خطی یا غیر خطی) و نحوه نمایش سکانسهای مهم اوج و پایان اشاره کرد.
یکی دیگر از ویژگیهای جالب Plot، میزن باور پذیر بودن آن است: آیا این فیلم به حقیقتی آشکار اشاره دارد، یکی از حقایق طبعیت انسانی را بیان میکند یا دید آن دور از واقعیت است؟
فرقی نمیکند فیلم بیوگرافی، کمدی، رمانتیک یا برگرفته از داستانهای کودکان باشد؛ یک اثر خوب باید باور پذیر بوده یا حداقل، جهت لذت بیشتر مخاطب از تماشای آن، اجازه ندهد او نسبت به تمام اتفاقات رخ داده بیباور و بیاعتقاد باشد.
اتفاقات موجود در فیلمی که به بررسی آن میپردازیم، در واشنگتن و سال ۲۰۴۲ رخ میدهند. در این فیلم سینمایی، نشانههای مختلفی، از جمله مجسمهها و اماکن عمومی، وجود دارد که به شناسایی شهر توسط بیننده کمک بسزایی میکنند.
تشدید جرایم مختلف و در دسترس بودن مواد مخدر مدرن در آینده نزدیک، به خوبی برای مخاطب باور پذیر و قابل تصور است.
۲.۲. کاراکترها
نحوه ارائه شخصیتها در فیلم، برای روند بررسی داستان ضروری محسوب میشود. بیننده ابتدا از طریق ظاهر، دیالوگ و تعاملات شخصیتهای فیلم، با آنها آشنا میشود. لباس، مدل مو، رفتار، لهجه و نحوه صحبت کردن نیز بر تفسیر و برداشت مخاطب تاثیر خواهد داشت.
شخصیتهای اصلی را میتوان به دو دسته Protagonist و Antagonist یا به عبارت دیگر، نقشهای منفی و مثبت تقسیم کرد. شخصیتهای پیچیدهتر، مانند ‘شخصیتهای منفی دلسوز’ و ‘شخصیتهای مثبت که کارهای بدی انجام میدهند’ نیز به جذابیت بیشتر داستان کمک میکنند.
شخصیتهای فیلم در برخی مواقع به شیوههای مختلف دیگری نیز توصیف میشوند؛ شخصیتهای ساده، پیچیده، اسطورهای، شکستخورده و … تعریف میشوند و رابطه آنها با دیگر کاراکترهای داستان نیز این تعاریف را تکمیل میکند.
از دیگر انواع شخصیتهای به کار رفته در آثار سینمایی، میتوان کاراکترهای Stock و Stereotype اشاره کرد. کاراکترهای Stock نیازی به شخصیت پردازی خاصی ندارند؛ مانند یک راننده تاکسی یا گارسون. مشابه همین موضوع، کاراکترهای کلیشهای نوع دوم نیز معمولا رفتار ساده و قابل درکی دارند. چنین شخصیتهایی میتوانند بدون نیاز به اقدام خاصی از سوی نویسندگان، طرح فیلم را به پیش برند.
لازم به ذکر است، شخصیت کلیشهای کاراکتر اصلی، برای بینندگان یا منتقدین خوشایند نخواهد بود.
در فیلم Minority Report، شخصیت اصلی که Thomas A. Anderson نام دارد، یک افسر پلیس در بخش پیشگیری از جرایم است. وظیفه او، رسیدگی به پروندههای مربوط به دستگیری افرادی است که قصد ارتکاب جرم داشتند.
با توجه به شخصیت دوست داشتنی این فرد، بیننده فیلم به خوبی وظایف این بخش از اداره پلیس را درک میکند. پس از مشخص شدن ابعاد پیچیده این کاراکتر در طول طرح، از جمله زندگی غمانگیز، کابوسها و مشکلات دیگر او، روابط موجود در بخش پیشگیری از جرایم اداره پلیس ظریفتر و مسائل موجود در هر پرونده، پیچیدهتر میشوند.
عالی بود ممنون!