در مطلب قبل از کارکرد فرم در طبیعت و معانی آن گفتیم، همچنین برای بررسی بیشتر به سه روش اتصال سطوح به یکدیگر اشاره کردیم و مثالهایی از نمونههای طبیعی آن را دیدیم. در این قسمت قصد داریم این سه روش ساده، یعنی اتصال موضعی، مماسی و منحنی را در مصنوعات ساخت دست بشر ببینیم و بررسی کنیم.
استفاده از چنین الگوهایی در طراحی وسایل حمل و نقل به خوبی قابل مشاهده است. همانطور که گفته شد فرمهای موضعی میتوانند نشانگر صراحت، خطر و سازمانیافتگی باشند. فرم خودروی کادیلاک و جنگنده Stealth که در سمت چپ تصویر قرار دارند هر دو از نظر ظاهری جدی و تهدیدکننده هستند. در طرف دیگر تصویر ماشین مسابقهای جگوار با رنگ سیاه و بمبافکن B-1 قرار دارند که با استفاده از سطوح منحنی ظاهری ظریف و حسی ملایمتر یافتهاند.
فرم جدیدتری که بعد از این دو رواج یافت، فرم مماسی است که ظاهری سخت و مستحکم را به نمایش میگذارد. این فرم نشانگر محصولات کاربردی، هدفدار، با بازدهی طولانی مدت است. ظاهر لندرور و هواپیمای چندمنظورهای که در ردیف وسط تصویر مشاهده میکنید به خوبی نشانگر چنین کاراکتری هستند، محصولی که صرفا برای انجام وظیفه ساخته شده و تابع عملکرد است. شاید این طور تصور شود که قوانین ایرودینامیک تعیین کننده ظاهر این هواپیمای چندمنظوره بودهاند اما در واقع تیم طراحی صنعتی چنین زبان بصری برای آن تعریف کرده است. پیام چنین فرمی، میزان بالای کارایی و عملکرد مطلوب آن را میرساند.
اما در حوزه محصولات وضعیت کمی فرق دارد، در سمت چپ مثل قبل محصولاتی را میبینیم که فرم آنها نمایانگر دقت و صراحت است، همچنین در سمت راست محصولاتی وجود دارند که فرم منحنی آنها ظاهری ظریف و منحصر به فرد پدید آورده، اما در ستون وسط تعداد وسایل افزایش یافته و تجمع محصولاتی را شاهد هستیم که فرم آنها به روش مماسی شکل گرفته است. سوال اصلی اینجاست که این تجمع نشانگر چیست؟
چه تعداد از این طرحها واقعا برای نشان دادن کارایی و بازدهی طولانی مدت با چنین فرمی طراحی شدهاند؟ چه تعداد به خاطر نرمافزارهای مدلسازی به این شکل در آمدهاند؟ و چه تعداد با هدف معرفی تجربهای جدید به کاربران طراحی شدهاند؟ واقعیت این است که فقط تعداد اندکی از محصولات با هدف نمایش استحکام و عملکرد به چنین شیوهای دیزاین شدهاند، در حالی که تعداد زیادی از محصولات الکتریکی از جمله تلفن، کامپیوتر و MP3 پلیرها که تفاوت چندانی در ظاهر آنها دیده نمیشود هم در همین محدوده جای میگیرند.
با توجه به فرمهای متنوعی که در طبیعت وجود دارد به نظر میرسد بیتوجهی یا کم کاری از سوی تولیدکنندگان موجب به هم خوردن این توازن شده است.
تعداد زیادی از محصولات بدون رعایت نکات ظریفی که میتوانند آنها را منحصر به فرد و ارزشمند سازند و در بازار از محصول رقبا متمایز کنند، صرفا به وسیله نرمافزارهای رایج مدلسازی میشوند. اینگونه محصولات به علت محدودیتهای مهندسی، مالی و زمانی به طور صحیح طراحی نمیشوند و به نظر میرسد کاربرد محصول بر روند توسعه و کیفیت تجربه کاربر غلبه یافته است.
در چنین شرایطی مصرف کننده که باید اولویت طراحی قرار گیرد نادیده گرفته میشود، زیرا سنجش کیفیت تجربه کاربران از محصول آسان نیست. از طرف دیگر ساخت محصولاتی با فرمهای مماسی، متناسب با نرمافزارهای مدلسازی است که امروزه طراحان و مهندسان برای اجرای ایدههایشان از آنها استفاده میکنند. در نتیجه ابزارهای توسعه محصول و عوامل بازاریابی بر اهمیت تجربه کاربر غلبه کرده و جانشین روشهای دیگر طراحی شدهاند.
به یاد داریم که فرمهای مماسی در طبیعت یافت نمیشوند بلکه ساخته ذهن بشر هستند. قبل از به وجود آمدن نرمافزارهای مدلسازی، این نوع خطوط و کمانها از طرحها و تولیدات صنعتی قرن بیستم بیرون آمدند و ریشه آنها به شیوه آرمانی مکتب باهاوس باز میگردد که فرم را تابع عملکرد میدانست. پس از آن با رواج مدلسازی کامپیوتری، استفاده از فرمهای مماسی بار دیگر افزایش یافت و هم اکنون شاهد آن هستیم که تعداد زیادی از محصولات مدرن با همین شیوه طراحی و ساخته میشوند.
اگر به نحوه کاربرد فرم در طراحی محصولات امروزی علاقهمند هستید با هزارویک بوم همراه شوید تا در آینده مطالب بیشتری در این زمینه بخوانید.
فرم و کاربرد آن در طراحی (قسمت اول)
فرم و کاربرد آن در طراحی (قسمت سوم)