وقتی از افراد مشتاق کارآفرینی سؤال میشود که چرا هنوز کسب و کار خود را شروع نکردهاند، معمولاً دو دلیل را ذکر میکنند: اول، نمیدانند از کجا شروع کنند، دوم، هنوز ایده مناسبی پیدا نکردهاند. نداشتن ایده چیزی است که گروه زیادی از مردم را از حرکت در مسیر کارآفرینی باز میدارد. اگر شما هم در چنین وضعیتی قرار گرفتهاید برای خواندن راهکار مناسب ایدهیابی با هزارویک بوم همراه شوید.
با استفاده از این راهکار میتوانید به سرعت ایدههای سودآور زیادی را کشف کنید، ایدههایی که دیگران حاضر شوند بایت تهیه محصول یا خدمات آن هزینه پرداخت کنند. به گفته اندرو وارنر (Andrew Warner) مؤسس سایت Mixergy، یافتن ایده سودآور سه کلمه کلیدی دارد: «مشکل را بیابید». اگر به دنبال کاری هستید که بشود از آن کسب درآمد کرد، قسمتی از بازار را پیدا کرده و در آن به دنبال مشکلی بگردید که باعث رنج و زحمت افراد شده است. برای یافتن چنین مشکلی باید سؤالات دقیق و هدفدار از افراد درگیر در آن حوزه بپرسید.
انجمن کارآفرینان جوان پس از هفت سال تجربه در این زمینه، آزمون و خطا کردن و مشاوره دادن به دیگران برای تأسیس کسب و کار جدید، از میان بیش از دویست پرسش مطرح شده به دو سؤال اساسی و ارزشمندی رسیده است که میتوان از آنها در جهت رسیدن به ایدههای سودآور استفاده کرد. افرادی را از حیطه کاری مورد نظرتان انتخاب کنید و این دو سؤال را از آنها بپرسید.
۱. مهمترین فعالیتی که در حوزه کاری خود انجام میدهید چیست؟
۲. آیا مشکلی مرتبط با این فعالیت در کارتان وجود دارد؟
بهتر است از اعضای فامیل یا دوستانی که دارای کسب و کار و تجارت هستند شروع کنید و این دو سؤال را از آنها بپرسید. اگر آشنای نزدیکی ندارید که بتواند جواب این سؤالات را بدهد، یک صنعت خاص را انتخاب کرده و کار خود را شروع کنید. برای انتخاب اولتان لازم نیست زیاد سخت بگیرید و زمان صرف کنید. به یاد داشته باشید در اینجا صنعت یا حوزه کاری مهم نیست بلکه مهارت شما در «طرح سؤال» اهمیت دارد. شما در حال تقویت ماهیچههای ایدهیابی خود هستید.
پس از این میتوانید در شبکههای تخصصی مانند LinkedIn به دنبال افرادی بگردید که در همان صنعت مشغول به کار هستند و این دو سؤال را از آنها بپرسید. برایشان توضیح دهید که قصد دارید کارشان را آسانتر و سریعتر سازید، به نحوی که میزان سوددهی آن نیز افزایش یابد. به آنها یادآور شوید که این پاسخها میتوانند راهحلی برای رفع مشکلات شغلشان باشند.
اکنون باید منتظر جوابها بمانید و با دقت به آنها گوش دهید. پس از اینکه صاحبان مشاغل و افراد مرتبط با آن صنعت حرفهایشان را گفتند، سعی کنید با ادامه دادن بحث به عمق مسائل پی ببرید. بعضی مواقع در همان پاسخ اول نکتهای طلایی میابید اما معمولاً آن ایده نابی که منتظرش هستید در لایه سوم یا چهارم گفتهها قرار دارد.
زمانی که مطمئن شدید شخص مقابل حرف بیشتری برای گفتن ندارد و به نکات جدیدی اشاره نمیکند باید مهمترین بخش ایدهیابی را انجام دهید: «اطمینان از درک صحیح گفتههای آنها»، مطمئن شوید پاسخها را به درستی متوجه شدهاید و منظور را کامل دریافت کردهاید. کافی است جواب هر سؤال را بار دیگر تکرار کنید و از شخص مقابل بپرسید که آیا دقیقاً همین منظور را داشته است یا خیر. این روند بسیار مؤثر است، زیرا معمولاً عکسالعمل طرف مقابل تایید گفته شما است و در ادامه این تایید مطالب بیشتری به ذهن او میرسد و اینجاست که میتوانید نکات ظریفتری را بیابید.
هدف از انجام همه این مراحل این است که مشکل را بیابید، مستند کنید و زوایای مختلف را معین سازید. سپس آن را طوری برای مشتریان شرح دهید که باور کنند راهحل مشکل در دستان شما است.
تا اینجا شما ایده مناسب را یافتهاید اما برای تبدیل آن به محصول یا خدمات باید مراحل دیگری را هم طی کنید. پیشنهاد میکنیم مطلب مرتبط با همین موضوع را که پیشتر در هزارویک بوم منتشر شده است مطالعه کنید: «۱۰ سؤال اساسی برای طراحانی که میخواهند اولین محصول خود را تجاری سازند». همچنین اگر هنرمند هستید و به کارآفرینی علاقه دارید شاید خواندن مطلب «چطور یک هنرمند کارآفرین و موفق باشیم» برایتان جالب باشد.